اوراق شعر ما را
بگذار تا بسوزند
لب های باز ما را
بگذار تا بدوزند
بگذار دستها را
بر دستها ببندند
بگذار تا بگوییم
بگذار تا بخندند
بگذار هر چه خواهند
نجواکنان بگویند
بگذار رنگ خون را
با اشکها بشویند
بگذار تا خدایان
دیوار شب بسازند
بگذار اسب ظلمت
بر لاشهها بتازند
بگذار تا ببارند
خونها ز سینهی ما
شاید شکفته گردد
گلهای کینهی ما
تاریخ : دوشنبه 92/3/20 | 9:7 صبح | نویسنده : محسن | نظرات ()