امشب بیا و کمی هم ثـــــواب کن
من را به اسم کوچک نامم خطاب کن
لطفا برای بردن موهـــــآت زیر شال
برهان بیاور و من را مجـــــــاب کن
امشب بیا و قیـــــد نفســهام را بزن
پیــــــمانه آور و من را جواب کــن
شبــــــها به خواب من اما میان روز
آنـــــــهم تمام مرا غرق خواب کن
آنـــــدم که جام نفسهام ته کشیـــد
جانا سبـــــــوی مرا هم تو آب کن
قرآن بیـــــاور و بعد از تــــمام این
ختمی برای بودن حُسن المـآب کن
با یک قلم بنشیـــن پیش روی من
اشعار خستــــــــه من را کتـاب کن
اول به جان تغـــــــــزل مرا ببخش
بعدا بزن تمام غـــــزل را خراب کن
با ایــــــــن قطار میروم اخر فقط شما
لطفا بلیط اخر من را حســــــاب کن
«سید محسن موسوی»
تاریخ : یکشنبه 95/4/27 | 8:50 عصر | نویسنده : محسن | نظرات ()