من بودم و یک جاده انتظار
من بودم و راهی پر از غبار
و هر روز چند متری انتظار قدم می کردم وبر میگشتم
چند متری آرزو
چند متری عشق
ولی حالا دیگر از صبر جاده هم لبریز شده ام
حال
شانه خاکی جاده ،روی سنگریزه های غفلت
جایگاه من است...
تاریخ : چهارشنبه 93/11/8 | 6:49 عصر | نویسنده : محسن | نظرات ()